English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 212 (7977 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
perambulation U زمین پیمایی
surveying U زمین پیمایی
levelling rod U زمین پیمایی
measurement ofland U زمین پیمایی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
survey U زمین پیمایی مساحی
surveyed U زمین پیمایی مساحی
surveys U زمین پیمایی مساحی
fieldwork U کارهای صحرایی :زمین پیمایی ومانندان
geodesical U وابسته بعلم زمین پیمایی درسطح کره
geodetic U وابسته به علم زمین پیمایی درسطح کره
geodetically U ازروی علم زمین پیمایی
measuring rod U گز زمین پیمایی
Other Matches
marches U راه پیمایی
marching U راه پیمایی
marched U راه پیمایی
stereometry U گنج پیمایی
odometry U مسافت پیمایی
gunters chain U زنجیرزمین پیمایی
march U راه پیمایی
hypsometry U بلندی پیمایی
trudge U راه پیمایی بازحمت
to cast the lead U ژرف پیمایی کردن
fathomed U عمق پیمایی کردن
fathom U عمق پیمایی کردن
trudging U راه پیمایی بازحمت
mountaineers U کوه پیمایی کردن
trudges U راه پیمایی بازحمت
trudged U راه پیمایی بازحمت
mountaineer U کوه پیمایی کردن
sashay U راه پیمایی تفریحی
forced marching U راه پیمایی اجباری
fathoming U عمق پیمایی کردن
fathoms U عمق پیمایی کردن
fathoming U واحد عمق پیمایی برابر با 6 پا
fathom U واحد عمق پیمایی برابر با 6 پا
fathoms U واحد عمق پیمایی برابر با 6 پا
funeral march U راه پیمایی درمراسم جنازه
stereometry U حجم پیمایی جسم سنجی
fathomed U واحد عمق پیمایی برابر با 6 پا
marches U ماه مارس راه پیمایی کردن
marching U ماه مارس راه پیمایی کردن
marched U ماه مارس راه پیمایی کردن
march U ماه مارس راه پیمایی کردن
jacob's staff U چوبی که نوک اهنی داردودرزمین پیمایی بکارمیرود
league U واحد راه پیمایی که تقریبامساوی 4/2 تا 6/4 میل است
leagues U واحد راه پیمایی که تقریبامساوی 4/2 تا 6/4 میل است
minuteman U نوعی موشک سه مرحلهای قاره پیمایی که کلاهک اتمی حمل میکند
touch judge U هریک از داوران مامورمراقبت در طرفین زمین برای تماس توپ با زمین
ground return U انعکاسات سطح زمین روی صفحه رادار امواج انعکاسی زمین
clown U دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
clowning U دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
clowns U دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
clowned U دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
geotaxis U گرایشی که نیروی جاذبه زمین انراهدایت میکند زمین گرایی
inductive earthing U زمین پیچکی زمین کردن نقطه ستاره بایک بوبین
hercules U نوعی موشک زمین به زمین با بردزیاد هواپیمای باری هرکولس
pancake U در رهگیری هوایی یعنی می خواهم به زمین بنشینم یا به زمین بنشینید
pancakes U در رهگیری هوایی یعنی می خواهم به زمین بنشینم یا به زمین بنشینید
center field U قسمت دوردست زمین پایگاه 2و چپ و راست زمین بیس بال
frost heave U برامدگی زمین یا سنگفرش که دراثر یخ زدن ایجاد میگردد یخ زدگی وبادکردگی زمین
regulus U نوعی موشک اتمی هدایت شونده زمین به زمین که بانیروی جت حرکت میکند
nap of the earth U از نزدیک زمین در سطح زمین پرواز سینه مال
honest john U نوعی موشک برد کوتاه زمین به زمین توپخانه
off side U سمت راست زمین کریکت مقابل زمین توپزن
tellurian U ساکن زمین دستگاه سنجش حرکات زمین
to break up U از هم جدا شدن [پوسته زمین] [زمین شناسی]
geognosy U زمین شناسی از لحاظ ساختمان و ترکیب زمین
perelotok U زمین یا قشر یخ زده زمین قشر زمستانی زمین
sergeants U گروهبان موشک زمین به زمین سارجنت
sergeant U گروهبان موشک زمین به زمین سارجنت
styx U نوعی موشک زمین به زمین دریایی
rolling terrain U زمین با پستی و بلندی کم زمین هموار
covenant runing with land U شرط منضم به مالکیت زمین تعهد یا شرطی است مربوط به زمین که جزء لازم ولایتجزای ان محسوب میشودو بنابراین به تنهائی قابل انتقال نیست
no man's land U زمین بلاصاحب و غیر مسکون باریکه زمین حد فاصل بین نیروی متخاصم و نیروی خودی
contour flying U پرواز از روی عوارض زمین پرواز به طور مماس باعوارض زمین یا سینه مال
pershing U موشک زمین به زمین پرشینگ
redstone U موشک زمین به زمین رداستون
pervious ground U زمین تراوا زمین نفوذپذیر
lacrosse U نوعی موشک زمین به زمین
biosphere U قسمت قابل زندگی کره زمین که عبارتست از جوو اب و خاک کره زمین
talik U زمین غیر یخ زده در مناطق یخ زده یا در روی لایه منجمد زمین
contour flight U پرواز سینه مال از روی عوارض زمین پرواز در مسیرعوارض زمین
little john U موشک هانست جان کوچک نوعی موشک زمین به زمین توپخانه
dropped U گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
drops U گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
dropping U گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
drop U گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
compass rose U دایره بزرگی روی کره زمین که در جهت گردش عقربه ساعت از صفر تا 063 درجه بندی شده و بعنوان مبداسنجش و تنظیم قطبنماهای هواپیما روی زمین بکارمیرود
critical point U نقطه مهم و برجسته زمین نقاط حیاتی و مهم زمین
permafrost U لایه یخ زده دایمی زمین پوسته یا لایه منجمد زمین
geomagnetism U نیروی اهن ربایی زمین نیروی جاذبه زمین
topography U نگارش عوارض زمین نشان دادن عوارض زمین
hydrographer U نقشه کش ابهای روی زمین کسیکه عالم به تشریح ابهای روی زمین است
surface to surface missile U موشک زمین به زمین
ground resolution U قدرت نشان دادن قسمتهای کوچک زمین نشان دادن جزئیات زمین
He had a nast fall. U بد جوری خورد زمین ( زمین بدی خورد )
everglade U قطعه زمین باتلاقی علفزار زمین باتلاقی
surface to surface U موشک زمین به زمین یا سطح به سطح
surface-to-surface U موشک زمین به زمین یا سطح به سطح
earth's attraction U جاذبه زمین قوه جاذبه زمین
surface missile U موشک زمین به زمین موشک سطح به سطح موشک سطحی
earths U زمین
floors U کف زمین
soils U زمین
earth U زمین
terrain U زمین
floored U کف زمین
lackland U بی زمین
domains U زمین
grazed U زمین
domain U زمین
fields U زمین
fielded U زمین
field U زمین
ground U زمین
cinder tracks U زمین دو
cinder track U زمین دو
floor U کف زمین
earthing U زمین
extra terrestrial U زمین
globes U زمین
floor U کف زمین
geodetically U زمین
globe U زمین
this earthly round U زمین
norland U زمین
grazes U زمین
aerospace U جو زمین
acre U زمین
ground [British] [floor] U کف زمین
rooter U زمین کن
tellus U زمین
ground U : زمین
acres U زمین
ground U کف زمین
real estate U زمین
ground surface U کف زمین
soiling U زمین
graze U زمین
grass roots U کف زمین
soil U زمین
land n U زمین
ground line U خط زمین
land U زمین
original ground U زمین بکر
original ground U زمین طبیعی
crust U پوسته زمین
mixed graze U توام زمین
floors U محدوده زمین
end U زمین حریف
mid court U وسط زمین
ends U زمین حریف
ended U زمین حریف
marchland U زمین مرزی
orbit of the earth U مدار زمین
floored U محدوده زمین
occident U مغرب زمین
nutation U اهتزاز زمین
paralysis U زمین گیری
speculation U زمین خواری
crusts U پوسته زمین
neutral earth U زمین خنثی
natural ground U زمین طبیعی
geology U زمین شناسی
mool U زمین خشک
marsh land U زمین ماندابی
oblique compartment U زمین مورب
open country U زمین باز
floor U محدوده زمین
panhandling U زمین باریکه
rammer U زمین کوب
punner U زمین کوب
west U مغرب زمین
punner U زمین سفت کن
ground level U سطح زمین
ground level U تراز زمین
public domain U زمین خالصه
public d. U زمین خالصه
protective earthing U زمین محافظ
grounding U زمین کردن
grounding U ایجاد زمین
pronely U روبه زمین
profile line U نیمرخ زمین
sideline U خط کنار زمین
rear court U انتهای زمین
rootle U زمین راباپوزکندن
rolling country U زمین پوشیده
site building U زمین ساختمانی
site building U زمین زیربنا
scrub land U زمین بایر
science of geology U زمین شناسی
savanna U زمین هموار
saturated ground U زمین سیراب
sandy soil U زمین ماسهای
territories U زمین ملک
territory U زمین ملک
route U به زمین نشاندن
routes U به زمین نشاندن
salle d'armes U زمین شمشیربازی
shell U قشر زمین
shelling U قشر زمین
shells U قشر زمین
sidelined U خط کنار زمین
sidelines U خط کنار زمین
upland U زمین بلند
permeable ground U زمین تراوا
upland U زمین کوهستانی
uplands U زمین بلند
permeable ground U تراوا زمین
uplands U زمین کوهستانی
waste land U زمین موات
parterre U در طول زمین
Recent search history Forum search
2میشود جواب دهید برای په جواب flower bed را پیدا نکردیم
1چندمین
2معنی اسم تیتان چیست؟
1من عاشق تنها فرشته روی زمین شدم
0coopling
0او در حالیکه پا به زمین میکوبید گفت:
0 دستگاه یو پی اس چیست و چه وظیفه ای در سازمان دارد؟
4چرا نژاد افغانی کمتر از انسان است؟
4چرا نژاد افغانی کمتر از انسان است؟
4چرا نژاد افغانی کمتر از انسان است؟
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com